آنالیز تیمهای ملی پایه/ یک تشکرِ صمیمانه و چند انتقادِ کوچک؛
کاراتهی
ایران با درخششِ وصفناپذیرِ سربازانِ غیور و سلحشورش در تاتامیهای
قزاقستان، حالا دیگر بیهیچ شک و شبههای بر قارهی کهن آقایی میکند. آسیا
هرگز نمیتواند این همه عظمت و شکوه را در داخلِ مرزهای خود محصور نگاه
دارد. آنچه ما دیدیم، عظمتی داشت به وسعتِ غلبه بر کل کاراتهی جهان!
آیندهسازانِ سرافرازِ کاراتهی این مرز و بوم، از هماکنون و با حماسهی
به یادماندنی و شکوهمندی که در تاتامیهای قزاقستان خلق کردند، زنگهای خطر
را برای تمامیِ قدرتهای برترِ کاراتهی جهان در المپیک 2020 به صدا درآوردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ستارگان کاراته؛ در پایانِ دومین روز از شانزدهمین دوره رقابتهای کاراتهی قهرمانی آسیا که با حضورِ 660 کاراتهکا از 27
کشور در آستانه قزاقستان برگزار شد، دختران و پسرانِ افتخارآفرینِ
کاراتهی کشورمان در ردههای سنیِ نوجوانان، جوانان و امید، با کسب 16 مدالِ طلا، 8 نقره و 8 برنز، مقتدرانه بر بامِ کاراتهی آسیا ایستادند و ژاپن، اصلیترین رقیبِ ایران، با 8 مدالِ طلا، 7 نقره و 11
برنز، با اختلافی بسیار فاحش و معنادار، در جایگاهِ دومِ جدولِ ردهبندی
قرار گرفت تا معنای اقتدار و آقاییِ کاراتهی ایران را بر گسترهی پهناورِ
قارهی آسیا، بهتر و بیشتر از همیشه درک کند.
قزاقستان، میزبانِ رقابتها با 7 طلا، 4 نقره و 7
برنز، مکانِ سومِ جدولِ ردهبندی را به خود اختصاص داد و عربستان که در
روزگاری نه چندان دور، نقشِ زنگِ تفریح را برای کاراتهکاها بازی میکرد،
حالا با کسبِ 3 مدالِ طلا، یک نقره و 8 برنز، بر سکوی چهارمِ قارهی کهن ایستاده است.
نتیجهی بسیار عالی برای حسن روحانی
نمایندگان کاراتهی کشورمان در ردهی سنی نوجوانان با هدایت و رهبری حسن روحانی، از مجموعِ 5 فرصت، 3
مدال طلا و دو برنز کسب کردند. نتیجهای بسیار عالی و درخورِ تحسین که به
گفتهی روحانی، میتوانست حتی بهتر از این هم باشد. سالِ گذشته و در
رقابتهای آسیایی اندونزی، ما در این رده تنها یک مدالِ طلا و سه برنز گرفته
بودیم. این موضوع اهمیتِ موفقیتِ بدستِ آمده توسط روحانی و یارانش را بیش
از پیش آشکار میسازد. در واقعِ قهرمانِ دیروز و مربیِ امروزِ تیم ملی
کاراتهی کشورمان، با نتیجهی بدست آمده در این ردهی سنی، ثابت کرد که تا
این لحظه (یکشنبه 25 تیرماه 96) با استانداردهای
مربیگری در ابعادِ ملی، بسیار آشنا و مانوس است و اگر فضا و فرصتِ مناسب در
اختیارش قرار گیرد، میتواند حتی موفقیتهای بسیار بزرگتری را تجربه کند.
حسن روحانی یکی از دوقلوهای افسانهای کاراتهی ایران است که به همراهِ
برادرش حسین، برگهای بسیار زیرینی از کاراتهی کشور را به خود اختصاص داده
است. این مربیِ جوان و حالا دیگر پرافتخار، اگر میخواهد همچنان در مسیر
موفقیت پیش برود، باید به چند موضوع بیشتر توجه کند. روحانی در اکثر
مصاحبههای روزهای قبل، به شکلی مایوسکننده و ناامید سخن میگفت. او
همواره نیمهی خالیِ لیوان را بیشتر از نیمهی پُرِ آن میدید. روحانی
مرتبا تاکید میکرد که یارانش بیتجربه و خام هستند. او حتی دقایقی پیش از
آغازِ مسابقات هم در یک گفتگوی تصویری، از همین موضوع (بیتجربگیِ
بازیکنانش) گلایه و حتی تاکید کرد که در بعضی از اوزان، با قرعهی بسیار
بدی نیز روبرو شدهاند! خوشبختانه بازیکنان، در آن دقایقِ حساسِ قبل از
آغازِ مبارزه، شاهدِ سخنانِ آقای سرمربی نبودند وگرنه احتمالا از لحاظِ
روحی تخریب میشدند و در اینصورت شاید این نتایجِ درخشان بدست نمیآمد.
روحانی باید بداند که پیش از آغازِ هر مبارزه، آنچه باید موردِ تاکید قرار
گیرد، داشتهها و تواناییهایمان است. اینکه ما دقایقی پیش از آغازِ
مبارزه، مرتباً آیهی یاس بخوانیم و دائما تکرار کنیم که بیتجربه هستیم و
با قرعهی بدی هم مواجه شدهایم، هیچ دردی از ما دوا نمیکند. از اینها
گذشته، گویا روحانی فراموش کرده که سرمربیگریِ بخشِ نوجوانان را بر عهده
دارد و بازیکنانِ این ردهی سنی در تمامی کشورها، در واقع نخستین حضورِ خود
را در میادینِ آسیایی و جهانی تجربه میکنند. اساسا فدراسیونهای جهانی و
آسیایی، ردههای سنیِ پایینتر از نوجوانان را به رسمیت نمیشناسند و
مسابقهای هم برای آنها برگزار نمیکنند. پس همانطور که نوجوانانِ ما
کمتجربه هستند، نوجوانانِ سایرِ کشورها هم کمتجربهاند و از این حیث،
تفاوتی با ما ندارند. اما روحانی به گونهای سخن میگفت که گویا نوجوانانِ
سایرِ کشورها، تجربهی 10 سال حضور در تیمهای ملی و میادینِ بینالمللی را دارند و حال آنکه نوجوانانِ ما از این امتیاز بیبهرهاند!
موضوعِ دوم که سعی میکنیم آنرا سربسته و پنهان مطرح کنیم، این است که
جامعهی کاراته و همینطور ملیپوشان، از یک مربیِ ملی، انتظار دارند که در
نقشِ مربی ظاهر شود و نه عکاس یا فیلمبردار! برخی مربیان تیمهای ملی در
این چند روز و در قزاقستان، موبایلهایشان را حتی برای یک لحظه هم از خود
جدا نمیکردند! برخیها حتی تا دقایقی پیش از آغازِ مسابقات، به جایِ آنکه
نظارتِ کامل و دقیق بر روی بازیکنانشان داشته باشند، مرتباً از خودشان و در
و دیوار عکس میگرفتند و آنرا همراه با جملاتی از قبیلِ "چند لحظه قبل از شروعِ مسابقات"
در صفحاتِ اجتماعی منتشر میکردند! گویا این دوستان اصلا فراموش کرده
بودند که مسئولیتِ کنترلِ بازیکنان و نظارتِ دقیق بر اوضاع و احوالِ روحیِ
آنها، برعهدهی مربی است و یا شاید تصور کرده بودند که به جایِ مسابقه،
رهسپارِ یک سفرِ توریستی شدهاند!
در گذشته مرسوم بود که در روزهای منتهی به برگزاری مسابقات، گوشیهای
موبایل را از بازیکنان میگرفتند تا حواسشان به این سو و آنسو منحرف نشود و
صرفا بر روی رقابتها تمرکز کنند. پیشنهاد میکنیم فدراسیون کاراته از این
پس، به جایِ جمعآوریِ گوشیهای بازیکنان، موبایلهای مربیان را بگیرد چرا
که مطابقِ آنچه ما در این چند روز مشاهده کردیم، برخی مربیان به مراتب بیش
از بازیکنان، سرشان به گوشیهای موبایل و شبکههای اجتماعی گرم بود!
بهنامفر باز هم طوفان به پا کرد!
این
چهرهی پرسابقهترین ملیپوش کاراتهی کشور است که در هر عرصهای وارد
میشود، طوفان به پا میکند و سدهای به ظاهر رسوخناپذیر را در هم میشکند!
بهنامفر وقتی لباسِ بازیکن بر تن داشت، در سنگینوزن برای ایران مدالِ
جهانی میگرفت و حال آنکه کاراتهی کشورمان تا پیش از او، از چنین افتخاری
محروم مانده بود. کسبِ مدالِ جهانی در سنگین وزن، برای ما یک سدِ
رسوخناپذیر بود که توسط بهنامفر و برای نخستین بار شکسته شد.
کاپیتان بهنامفر اما حالا در نقش سرمربی تیم ملی جوانان، سدّ دیگری را
میشکند و کاری میکند کارستان! بهنامفر همراه با شاگردانِ جوانش، سه طلا و
یک نقرهی بسیار ارزشمند را از رقابتهای آسیایی قزاقستان برای کاراتهی
کشورمان به ارمغان میآورَد. کاپیتان اسبق و سرمربی فعلیِ تیم ملی جوانان
در شرایطی که چند روز قبل از آغازِ مسابقات، یکی از بازیکنانش (علیرضا
علیزاده) را بدلیلِ مصدومیتِ شدید، عملاً از دست داده بود، با 4 فرصت واردِ میدانِ مبارزه میشود و جالب اینکه هر 4
بازیکنِ او، به دیدارِ پایانی راه مییابند! وقتی عملکردِ بهنامفر را در
رقابتهای قهرمانیِ آسیا، با نتایجِ سالِ گذشته قیاس میکنیم، او را بیش از
پیش سزاوارِ لقبِ سدشکن مییابیم. نمایندگان کاراته کشورمان در این بخش،
سال گذشته و در رقابتهای آسیایی اندونزی، تنها سه مدالِ برنز کسب کرده
بودند.
بهنافر شاید تنها مربیِ تیم ملی بود که در هفتههای اخیر، هرگز آیهی یأس
نخواند و بیشتر بر روی داشتهها مانور میکرد تا کمبودها. هر گاه با او
همصحبت میشدیم، آنچنان محکم و مصمم از تواناییهای شاگردانش و قهرمانی در
آسیا سخن میگفت که گمان میکردیم میخواهد با نمایندگانِ یکی از روستاهای
اطرافِ تهران مسابقه بدهد! این همان روحیهای است که یک فرمانده، میبایست
از آن برخوردار باشد. قطعا بهنامفر همانگونه که با ما، محکم و پرصلابت سخن
میگفت، با شاگردانش هم به گونهای گفتگو میکرد که شخصیتِ قهرمانی را در
آنها شکل داده و این باور را در درونشان ایجاد کند که هیچکس جز آنها،
شایستهی ایستادن بر روی سکوی نخستِ آسیا نیست.
همانگونه که در ابتدای این مطلب گفتیم، پسرِ جنتلمنِ کاراتهی ایران البته
علاوه بر حضورِ طوفانی در عرصههای قهرمانی و مربیگری، در سایرِ زمینهها
هم کاملا طوفانی و جنجالآفرین ظاهر میشود. بهنامفر وقتی با یک سیستم به
مشکل برمیخورَد، دیگر حتی دهها سدِّ مستحکم هم نمیتوانند در مقابلِ
انتقاداتش ایستادگی کرده و او را از طرحِ مطالبِ جنجالی در رسانهها منصرف
سازند! این موضوع را فقط دوستانِ خبرنگار که از بهنامفر در زمانهای حساس و
سرنوشتساز، مصاحبه گرفتهاند، به خوبی درک میکنند. این چند خطِ پایانی
را هم نوشتیم تا از فردا مرتباً پیامهای خوانندگان به سمتِ "ستارگان
کاراته" سرازیر نشود که چرا از بهنامفر، فقط تعریف میکنید و هیچگاه در
مقامِ انتقاد از او برنمیآیید؟ این هم انتقاد از بهنامفر!
ارباب و عملکردی دوگانه/ نتایجِ ضعیف در نوجوانان و عملکردِ قابلِ قبول در جوانان
فرخنارِ
ارباب سرمربی تیمهای ملی نوجوانان و جوانانِ دختر، در این رقابتها دو
عملکردِ کاملا متفاوت داشت. وی در بخش نوجوانان با کسبِ تنها یک مدالِ برنز
از مجموعِ سه فرصت، بسیار ضعیف و شکننده ظاهر شد و در بخشِ جوانان با کسبِ
یک مدالِ طلا، دو نقره و یک برنز از مجموعِ 4
فرصت، عملکردی قابلِ قبول داشت. ارباب نیز همانندِ حسن روحانی، تا پیش از
برگزاریِ رقابتهای قهرمانی آسیا، مدام آیهی یاس میخواند و حتی لحظاتی قبل
از آغازِ مسابقات، باز هم بر بیتجربگیِ شاگردانِ نوجوانش تاکید و از این
مسئله شکایت کرد. گویا ارباب هم همانندِ حسن روحانی، تصور کرده که حریفانِ
ایران در بخشِ نوجوانان، هر کدام 10 سال سابقهی حضور در تیمهای ملیِ کشورشان را دارند و این فقط نوجوانانِ ما هستند که از تجربهی اندک، رنج میبرند!
ارباب در پایانِ مبارزاتِ ردههای سنی پایه، یک مصاحبهی جالب هم با
خبرگزاریها داشت! او گفت بازیکنانِ ناکام، به بیتجربگیِ خودشان باختند و
از این مطلب، چنین استنباط میشود که بازیکنانِ پیروز هم قطعا به خاطرِ قدرت
و تواناییِ خانمِ سرمربی، موفق به شکستِ حریفان شدهاند!
نظر شما چیست؟ به نظرِ شما خوانندهی گرامی، آیا منطقی است که شکستها را به بازیکنان و پیروزیها را به خودمان نسبت بدهیم؟!
سالِ گذشته مسئولیتِ هدایت و رهبریِ تیم کاراتهی جوانان و نوجوانانِ دختر
بر عهدهی ستاره موسوی بود. او در رقابتهای آسیایی اندونزی، دقیقا همان
نتایجی را بدست آورد که امسال توسطِ ارباب برای کاراتهی کشورمان رقم خورد.
یک طلا، دو نقره و دو برنز، حاصلِ تلاشِ هر دو سرمربی در دو دورهی اخیرِ
رقابتهای کاراتهی قهرمانیِ آسیاست. اما فراموش نکنید که در دورهی گذشته و
در زمانِ سرمربیگریِ موسوی، داورها تا این حد با ما مهربان نبودند!
ردهی سنیِ امید؛
شاهکارِ دخترانِ ملیپوش!
لیلا بهرامی، سمانه خوشقدم و پگاه زنگنه (مربیان تیم امید) به خلافِ
عملکردِ ضعیفشان در ردهی سنیِ بزرگسالان، در بخشِ امید حماسهای تاریخی و
به یادماندنی رقم زدند. سه مدالِ طلا و یک نقره، حاصلِ تلاشِ دخترانِ زیرِ 21
سالِ ایران در تاتامیهای قزاقستان بود. سالِ گذشته کاراتهی کشورمان در
این بخش، یک مدالِ طلا، یک نقره و دو برنز بدست آورده بود که آن نتیجه هم
البته با توجهِ به شرایطِ خاصِ آن مسابقات، خوب ارزیابی میشود. لیکن امسال
دخترانِ زیرِ 21 سال کاراته ایران، کاری کردند
کارستان و دیگر جایِ هیچ حرف و حدیثی باقی نگذاشتند که به زودی در بخش
بزرگسالان، شاهدِ حضورِ نسلی از بانوانِ باانگیزه خواهیم بود که چشم به
سکوهای المپیک دارند.
ردهی سنی امیدِ پسران/ سقوطِ یک پلهای نسبت به دورهی گذشته
کاراتهی ایران در جایگاهی پایینتر از عربستان قرار گرفت/ خوشحالیِ عجیبِ هروی و روحانی!
از آنجا که همکارانِ هروی، علاقهی بسیار وافری به مقایسهی نتیجهی
کارشان با دورههای پیشین دارند، ما هم به آنها کمک میکنیم تا یک مقایسهی
دقیق میانِ نتایجِ امیدها در این دوره و دورهی گذشته داشته باشند. در
دورهی قبلی، امیدهای پسر با سرمربیگری محمد بهرامی، با کسبِ 3
مدالِ طلا و دو برنز، مقتدرانه بر سکویِ قهرمانیِ قارهی کهن ایستادند اما
در این دوره، شهرام هروی با کسبِ دو مدالِ طلا، دو نقره و دو برنز و با یک
پله سقوط نسبت به دورهی قبل، عنوانی بهتر از جایگاهِ دوم را کسب نکرد. در
این رقابتها، عربستان با کسبِ سه مدالِ طلا و سه برنز، بالاتر از ایران بر
سکوی قهرمانی ایستاد و نکتهی جالب اینکه هروی و روحانی هر دو، با انتشارِ
تصاویری در صفحاتِ اجتماعیِ منتسب به خود، این واقعهی دردناک را جشن
گرفتند! (تصاویرِ ذیل را مشاهده کنید)
در اینکه نتایجِ تیمِ کاراتهی امیدِ پسران در رقابتهای قهرمانی آسیا، از
نظرِ تعدادِ مدال، قابلِ قبول بوده است، هیچ شکی نیست اما اینکه کاراتهی
ریشهدارِ کشورمان پایینتر از عربستانی قرار گیرد که تا اندی پیش، محلی از
إعراب در کاراتهی آسیا نداشت و سپس مربیانِ تیم ملی از نتایجِ بدست آمده،
تا این حد ابرازِ رضایت و خشنودی کنند، امری بسیار عجیب و غیرِ قابلِ هضم
است!
همکارانِ هروی و سیاستِ یک بام و دو هوا!
اما به یک موضوعِ عجیب و البته تامل برانگیزِ دیگر هم توجه کنید. همکارانِ
هروی تا قبل از اعزام به رقابتهای آسیایی قزاقستان، همواره تلاش میکردند
تا نتایجِ حاصل در بخشِ بزرگسالان را با مسابقاتِ آسیایی دورهی قبل (ژاپن)
مقایسه کنند و البته همه میدانیم که تیم بزرگسالانِ کاراتهی کشورمان در
رقابتهای آسیایی ژاپن بنا به دلایلِ مختلف، هرگز نتیجهی قابلِ قبولی بدست
نیاورد. اما همین نفرات (همکارانِ هروی) هیچگاه در خصوصِ تیم کاراتهی
امید، چنین سیاستی را دنبال نکردند و هرگز و در هیچ رسانهای، نخواندیم که
هروی و همکارانش گفته باشند که در قزاقستان، به دنبالِ کسبِ نتایجی بهتر از
دورهی قبل (اندونزی) هستیم! به نظرِ شما این موضوع، قدری عجیب و
تاملبرانگیز نیست؟ آیا منطقی است که یارانِ هروی، همواره عملکردشان را با
نتایجِ نامطلوبِ کاراتهی ایران مقایسه کنند و اما در خصوصِ نتایجِ درخشانِ
مربیانِ دیگر، مطلقا ساکت باشند؟!
یک حاشیهی کوتاه درونِ پرانتز
(صحبت از جایگاهِ چهارمِ عربستان در کاراتهی آسیا و همینطور عنوان
قهرمانیِ این کشور در بخش امیدِ پسران به میان آمد، حیف است خاطرهای کوتاه
در این زمینه نقل نکنیم.
چند سال قبل وقتی نگارنده با لاله خالق، سردبیر پایگاه خبری تحلیلی
ستارگان کاراته گفتگو میکرد، این جمله را از او شنید که عربستان به زودی
به یکی از قدرتهای برترِ کاراتهی آسیا مبدل خواهد شد. شنیدنِ این جمله از
زبانِ خالق، نگارنده را به خنده واداشت! عربستان در آن زمان، هیچ محلی از
إعراب در کاراتهی آسیا نداشت و لذا نگارنده و یا هر شنوندهی دیگری هم حق
داشت که به این ادعا بخندد! امروز اما وقتی کاراتهی عربستان را مشاهده
میکنیم که در کومیتهی پسران در ردهی سنیِ امید، با کسبِ 3
مدالِ طلا، بالاتر از ایران و در جایگاهِ نخست ایستاده است، علاوه بر
اینکه به قدرت و تواناییِ ذهنِ تحلیلگرِ خالق، بیش از پیش واقف میشویم،
افسوس میخوریم که چرا عالیجنابِ پنهانِ کاراته، سدِ راهِ بهرهبرداریِ
کاراتهی ایران از تواناییهای ذهنیِ خالق و خالقها میشود! شاید علتش تنها
این باشد که خالق و خالقها، زبانِ تملقگویی و چاپلوسی ندارند...)
درخشش کاتاروها در ردههای سنی پایه
4 طلا، دو نقره و دو برنز، حاصلِ تلاشِ کاتاروهای
ردههای سنیِ پایهی کشورمان در رقابتهای آسیایی قزاقستان بود که نویدبخشِ
روزهای خوب و پرافتخار برای کاتایِ ایران است. این قهرمانان در سالهای
آینده، وقتی به ردهی سنی بزرگسالان برسند، کاتای ایران را با چهرهای نو و
البته پرصلابت به جهانیان معرفی خواهند کرد و آنوقت است که دورانِ شکوه و
عظمت برای کاتای ایران فرا خواهد رسید.
یک حرکتِ تاکتیکی از سوی کادرفنی؛
ما حواسمان کاملا جمع است! شما چطور؟
در ابتدای این بحث، جا دارد به نمایندگی از سویِ بخشهای عظیمی از جامعهی
کاراته، از زحماتِ تک تکِ مسئولانِ فدراسیون کاراته و در راسِ آنها،
محمدصادق فرجی ریاستِ خوشپیشینهی این فدراسیون، صمیمانه تقدیر و تشکر
کنیم که چنین افتخارِ بزرگ و باشکوهی را برای کاراتهی کشورمان در
تاتامیهای قزاقستان رقم زدند و حماسهای آفریدند که حلاوتش سالها و سالها،
کامِ اهالیِ کاراته را شیرین خواهد ساخت. فرجی در دورانِ ریاستِ قبلی هم،
خاطرهای شیرین و غرورآفرین از رقابتهای جهانی فرانسه، در اذهانِ اهالی
کاراته به یادگار گذاشت. بیشک در کسبِ هر موفقیت و شکستی، مدیرانِ
کاراتهی کشور سهیم هستند و لذا هنگامِ پیروزی، باید از آنها تقدیر و
هنگامِ شکست، انتقاد شود.
همه میدانیم که ستارگان کاراته، اساساً زبانِ تلخ و گزندهای دارد و بعد
از هر تقدیر و تمجید، بلافاصله با طرحِ انتقاداتِ پی در پی، حلاوتِ تقدیرها
را به تلخی میگرایاند! این بار هم پس از تقدیر و تشکر از مسئولانِ
فدراسیون کاراته، یک انتقادِ کوچک را نسبت به عملکردِ اعضای کادرفنی (که
منتخبِ همین فدراسیون هستند) مطرح میسازیم و البته امیدواریم که این
انتقادِ کوچک، حلاوتی را که آن پیروزیِ بزرگ در کامِ اهالیِ کاراته ایجاد
کرده، از بین نبَرد.
و اما اصلِ ماجرا...
در سالهای گذشته و بنا به دلایلِ مختلف، هیچگاه سابقه نداشته که داورانِ
رقابتهای آسیایی، تا این حد با تیم ایران، مهربانانه رفتار کنند. ما امسال و
در اکثرِ موارد، تصادفاً هم با قرعههای بسیار خوبی مواجه شدیم و هم
داورها کمتر از سالهای گذشته آزارمان دادند! انکار نمیکنیم که در دو سه
مورد، داوریها علیهِ ما بود اما در مواردِ بسیار بسیار زیاد و متعدد هم،
داوران به گونهای رقابتهای بازیکنانِ ایرانی را قضاوت کردند، که حتی اگر
جوادِ سلیمی قاضیالقضاتِ کاراتهی ایران هم داورِ آن مسابقه میبود،
نمیتوانست تا این حد عدالت را برقرار و از حقوقِ مسلّمِ کاراتهکاهای
ایرانی دفاع کند!
اما جالب است بدانید تمامِ آن قضاوتهای عادلانه (و گاه مهربانانه!) از
سوی اعضایِ کادرفنی، به کلی نادیده گرفته میشود ولی در مواردِ بسیار بسیار
نادر که داوریها ذرهای به ضررِ تیم ایران بوده (یا حتی نبوده!) شهاب
سلطانی مربی تیم ملی، در برابرِ تریبونِ فدراسیون کاراته ظاهر شده و با سوز
و گدازی وصفناپذیر، از قضاوتهای ناعادلانهی داوران علیهِ کاراتهکاهای
کشورمان، شکایت میکند!
جنابِ آقای سلطانی، آیا تمایل دارید که ستارگان کاراته هم مجموعهای از
فیلمهای مسابقات را که در آن، داوریها به نفعِ ایران و به ضررِ
کاراتهکای مقابل بوده، به نمایش بگذارد تا همگان ببینند و سپس قضاوت کنند
که آیا در این رقابتها، نهایتاً کاراتهی ایران از داوریها سود بُرده است
یا زیان؟!
هم شما و هم ما میدانیم که در تاتامیهای قزاقستان، چه اتفاقاتی رخ داده و
این البته بیانگرِ قدرتِ فرجی و یارانِ اوست که میتوانند با استفاده از
دیپلماسیِ بسیار قوی و مناسب، از حقوقِ مسلّم نمایندگانمان در رقابتهای
آسیایی دفاع کنند. ما معتقدیم هماکنون و در ورزشِ حرفهای، متاسفانه شرایط
به گونهای رقم خورده که با تمرینِ تنها، نمیتوان قهرمان شد. بخش اعظمِ
قهرمانی، اصلا ربطی به مسائلِ فنی ندارد بلکه با دیپلماسیِ قوی رقم
میخورَد که فرجی و یارانش در این بخش، البته بسیار مطلوب عمل کردهاند و
حاصلِ آن هم به وضوح در تاتامیهای مسابقات آسیایی مشاهده شد.
قطعا شما هم به عنوانِ یک مربیِ فنی و پرسابقه، قبول دارید که کاراتهی
ایران در فاصلهی زمانیِ تنها یکسال (از اندونزی تا قزاقستان) نمیتواند از
نظرِ فنی، تا این اندازه پیشرفت کرده باشد که در اندونزی، نتیجهای ضعیف و
در قزاقستان، حماسهای عظیم بیافریند! لذا به شما (که البته یک مربیِ فنی،
باسابقه و پرافتخار هستید) توصیه میکنیم که نقشِ دیپلماسیِ قویِ فرجی و
یارانش را در کسبِ موفقیتهای اخیر، هرگز فراموش نکنید که اگر جز این باشد،
آنگاه ستارگان کاراته مجبور خواهد بود با ارائهی ادلهی کافی، این موضوع
را به شما یادآوری کند! در اینصورت هم برای شما و هم برای جامعهی کاراته،
روشن خواهد شد که بخشِ اعظمِ موفقیتهای بدستِ آمده در تاتامیهای
قزاقستان، حاصلِ همین دیپلماسی و البته خارج از تواناییهای فنیِ کادرفنی
بوده است!
ما و بسیاری از اهالیِ کاراتهی کشور، اعتراضاتِ گاه و بیگاهِ کادرفنی را
به نحوهی قضاوتِ داوران، به حسابِ این موضوع میگذاریم که شما میخواهید
چنین وانمود کنید که علیرغمِ قضاوتهای بد و ناعادلانه، موفق به کسبِ
مدالهای رنگارنگ شدهاید و این موضوعی است که البته، هم شما و هم ما
میدانیم که هرگز حقیقت ندارد...
راستی؛ یکی از مواردِ بسیار بسیار نادری که در آن، اشتباهاتِ داوری به
ضررِ کاراتهی ایران تمام شد، مربوط به مسابقهی "حسین سمندر" با قهرمانِ
اردنی بود و اتفاقا تنها در همین یک مسابقه، اعضای کادرفنی هرگز کلامی در
دفاع از سمندر و در نکوهشِ قضاوتِ اشتباهِ داوران، به زبان نیاوردند!
امیدواریم علتِ سکوتِ استثناییِ مربیان تیم ملی در قبالِ پایمال شدنِ حقِ
حسین، به این موضوع بازنگردد که چندی پیش، علیرضا سمندر (پدرِ حسین و
ریاستِ پیشینِ فدراسیون کاراته) در گفتگو با این پایگاه خبری، از اعضای
کادرفنی انتقاد کرده بود! به نظرِ شما خوانندهی گرامی، اگر اکنون علیرضا
سمندر رییسِ فدراسیون کاراته میبود، آیا باز هم اعضای کادرفنی در قبالِ
قضاوتِ اشتباهِ داوران علیهِ حسین، سکوت اختیار کرده و در دفاع از حقوقِ
پایمال شدهی او، هیچ نمیگفتند؟!
نویسنده: محمد قدیمی/ مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی ستارگان کاراته