یک خبرنگارِ گمنام و سوژه‌ای کسل‌کننده که مرتباً تکرار میشود!


  یک خبرنگارِ گمنام و سوژه‌ای کسل‌کننده که مرتباً تکرار میشود!

طی روزهای گذشته برای چندمین بار سوژه‌ای تکراری همراه با جملاتی که رفته‌رفته بسیار کسل‌کننده میشود، بر روی خروجی بخش رزمی یکی از سایتهای خبری قرار گرفت و پرسش‌هایی را در اذهان مخاطبین ایجاد کرد.



به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ستارگان کاراته؛ پس از پایان رقابتهای آسیایی ژاپن و در شرایطی که قرارداد کادرفنی تیمهای ملی در دو بخش آقایان و بانوان به پایان رسیده بود، علیرضا سمندر (رییس وقتِ فدراسیون کاراته) در مصاحبه‌های متعدد با رسانه‌های خبری (درست یا نادرست)، بر ادامه‌ی همکاری با کادرفنی تیم ملی تا پایان رقابتهای جهانی اتریش تأکید کرد.


تشخیصِ اینکه تصمیم سمندر بر ادامه‌ی همکاری با کادرفنی تیمهای ملی تا پایان رقابتهای جهانی اتریش، امری درست یا نادرست بوده، بر عهده‌ی کارشناسان کاراته کشور است اما آنچه مسلم است، اینکه ریاستِ فدراسیون به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیرنده در کاراته کشور، در خصوص تعیین مربیان و یا ادامه‌ی همکاری با اعضای کادرفنی، تصمیم‌گیرنده است. لذا مطابق ساز و کار فعلی فدراسیون کاراته، تصمیم ریاستِ فدراسیون بر ادامه‌ی همکاری با اعضای کادرفنی، قانوناً لازم‌الاجراست و مقاماتِ زیردستیِ او اعم از دبیر، نایب رییس و غیره، در این خصوص تصمیم‌گیرنده نیستند و نظراتِ آنها صرفاً می‌تواند به عنوان مشاوره در اختیار رییس فدراسیون قرار گیرد.

اما خبرنگارِ گمنام و کم‌تجربه‌ی مذکور که گویا اطلاعِ دقیق و کاملی از فرآیندِ تعیین مربیان در تیمهای ملی ندارد، ظاهراً چنین می‌پندارد که تعیین اعضای کادرفنی تیمهای ملی بر عهده‌ی دبیر فدراسیون است! و لذا بلافاصله پس از گفتگوی علیرضا سمندر با رسانه‌های خبری و تاکید بر ادامه‌ی همکاریِ فدراسیون با اعضای کادرفنی، این خبرنگارِ ناآشنا با قوانین فدراسیون کاراته، به سراغِ مقامِ زیردستیِ سمندر رفت و گفتگویی را با محمدعلی مردانی (سرپرستِ تازه منصوب‌شده‌ی فدراسیون کاراته) ترتیب داد که طیِ آن، مردانی سخنانِ علیرضا سمندر را نقض کرده و اعلام نمود که فدراسیون هنوز کادرفنی خود را برای رقابتهای جهانی سالِ آینده تعیین نکرده است!

البته این اظهارِ نظر از سوی محمدعلی مردانی، چندان هم عجیب نبود چرا که با استناد به اظهاراتِ علیرضا سمندر، غیبت‌های مردانی در فدراسیون کاراته، بسیار پرتعداد بوده و لذا انتظار میرود که این سرپرستِ تازه منصوب‌شده‌ی دبیری فدراسیون، چندان در جریانِ امورِ کاراته کشور نباشد و حتی از مصاحبه‌های متعدد سمندر (در زمان ریاستش) مبنی بر ادامه‌ی همکاری با کادرفنی فعلی نیز بی‌خبر بوده  و به همین دلیل اظهاراتی را مطرح کرد که در تناقضِ آشکار با گفته‌های رییس وقتِ فدراسیون بود.

به هر حال اظهاراتِ مطرح‌شده از سوی مردانی در گفتگو با خبرنگارِ کم‌تجربه، واکنشِ سریعِ سمندر را به دنبال داشت به گونه‌ای که بلافاصله در گفتگو با رسانه‌های خبری، بار دیگر (درست یا نادرست) بر ادامه‌ی همکاری با کادرفنی فعلی تأکید کرد و البته با اعلامِ حمایتِ کامل از مربیان تیمهای ملی، به سرپرستِ دبیری فدراسیون نیز تفهیم کرد که خارج از دایره‌ی اختیارات و مسئولیت‌های خود، سخن نگوید!

در هر صورت دوران ریاستِ سمندر بر فدراسیون کاراته با استعفایِ او از این سِمت، پایان یافت و سید حسن طباطبایی به عنوان سرپرستِ این فدراسیون منصوب شد. در روزهای گذشته ملاقاتی بینِ سید حسن طباطبایی و غلامرضا دباغیان (سرمربی تیم ملی کاراته در رقابتهای آسیایی ژاپن)، صورت گرفت و روابط عمومی فدراسیون کاراته با ارائه‌ی گزارشی از این ملاقات، از غلامرضا دباغیان با نامِ سرمربی تیم ملی کاراته یاد کرد. از آنجایی که مطالب منتشرشده بر روی سایت رسمی فدراسیون کاراته، بیانگر مواضعِ رسمی مسئولین این فدراسیون است، منطقاً می‌توان نتیجه گرفت که طباطبایی هم بر ادامه‌ی همکاری با کادرفنی قبلی، تاکید داشته است مگر اینکه در فدراسیون کاراته آنقدر بی‌نظمی حاکم شده باشد که میانِ مواضعِ رسمی متولیان کاراته کشور و مطالبِ منتشر شده از سوی روابط عمومی فدراسیون کاراته، تعارض و دوگانگی وجود داشته باشد!

اما نکته‌ی جالب اینکه پس از انتشارِ گزارش مذکور بر روی سایت رسمی فدراسیون کاراته، خبرنگار گمنام و کم‌تجربه‌، بلافاصله مصاحبه‌ای تکراری (بار دیگر از محمدعلی مردانی) تهیه کرد که در آن همچون مرتبه‌ی پیشین، تاکید شده بود که فدراسیون هنوز در خصوص ادامه‌ی همکاری با اعضای کادرفنی تصمیم‌گیری نکرده است. این بار اما خبرنگار مذکور، به تک مصاحبه‌ی مردانی بسنده نکرد و در مصاحبه‌های متعدد با افرادی که هیچ مسئولیتی برای تعیین اعضای کادرفنی ندارند، مرتباً بر این موضوع پافشاری کرد که فدراسیون هنوز نفراتی را به عنوان اعضای کادرفنی تیمهای ملی معرفی نکرده است.

اصلا مشخص نیست این خبرنگار گمنام و کم‌تجربه، به چه دلیل تا این حد مُصِر است که ثابت کند تیمهای ملی سرمربی و مربی ندارند! به هر حال اینکه فلان سرمربی با این خبرنگارِ کم‌تجربه مصاحبه نمی‌کند و پاسخ تلفنهای او را نمی‌دهد، نمی‌تواند دلیل قانع‌کننده‌ای برای دشمنیِ او با کادرفنی تیمهای ملی باشد به گونه‌ای که سوژه‌های متعددِ موجود در کاراته‌ی کشور را رها کرده و تمام تمرکزِ خود را بر روی یک سوژه‌ی تکراری متمرکز کند تا بلکه از این طریق، خشم و دردهای درونیِ خود را التیام بخشیده و مثلا ثابت کند که باید او را به عنوانِ یک خبرنگار به رسمیت شناخت.

یک خبرنگار وقتی به رسمیت شناخته میشود که اولاً به اصول خبرنگاری پایبند باشد و ثانیاً استعداد و جوهره‌ی این کار را داشته باشد که متاسفانه برخی افراد از هر دو عنصرِ مذکور، بی‌بهره‌اند و همین موضوع باعث شده علیرغم سود بُردن از رسانه‌ای معتبر، در میان اهالی رزمی (کاراته و سایر رشته‌ها) چندان به رسمیت شناخته نشوند چه آنکه مطابق شنیده‌ها، علاوه بر سرمربیِ یادشده، مسئولینِ دو فدراسیونِ رزمی دیگر نیز از گفتگو با خبرنگارِ بی‌تجربه‌ی مذکور امتناع می‌ورزند و او را به رسمیت نمی‌شناسند.

نکته‌ی جالب دیگری که عدم خلاقیت خبرنگارِ مذکور را به اثبات میرساند، این است که تمامی مصاحبه‌شوندگانِ او تقریباٌ یک جمله‌ی واحد را تکرار می‌کنند "تیم ملی نداریم که سرمربی داشته باشیم!" و این موضوع بیانگرِ این حقیقت است که این جمله از سوی همان خبرنگارِ کم‌تجربه و غیرخلاق به آنها القا شده است چرا که بسیار بعید است چند شخصیت با دیدگاهها، تفکرات و سلایقِ متفاوت، یک مفهوم را دقیقاً با یک جمله‌ی مشابه (بدون کوچکترین تغییری!) بیان کنند. این خبرنگارِ گمنام و کم‌تجربه اگر قدری خلاق بود، لااقل اظهاراتِ هریک از مصاحبه‌شوندگان را در قالبِ جملاتی تازه بیان می‌کرد تا مشخص نشود که همگی آنها از سوی یک فردِ واحد، عنوان شده است!

در پایان اینکه گروه خبری ستارگان کاراته، از عدم خلاقیتِ خبرنگارِ مذکور و ضعفِ او در علومِ مربوط به رسانه، نگارش، قواعد زبان فارسی و تکنیک‌های خبرنگاری، متأثر و متاسف است و به همین دلیل تلاش خواهد کرد تا در روزهای آینده، ابتدایی‌ترین اصول خبرنگاری را به این خبرنگارِ کم‌تجربه و گمنام بیاموزد تا شاید پیشرفتی در کارش حاصل شود. به همین منظور و در نخستین گام، به این خبرنگار کم‌تجربه توصیه می‌کنیم برای نیل به هدفش  یعنی اثباتِ اینکه تیمهای ملی مربی ندارند، به جای مصاحبه گرفتن از مقاماتِ زیردستیِ رییس و یا اقوام بازیکنان و یا قوم و خویش‌های بقالِ سرکوچه‌شان، مستقیماً از سرپرستِ فدراسیون کاراته مصاحبه بگیرد و این موضوع را از زبانِ او نقل کند تا معتبر و قابل استناد باشد. البته سرپرستِ فدراسیون کاراته در صورتِ تأییدِ جمله‌ی تکراری این خبرنگار (تیم ملی نداریم که سرمربی داشته باشیم!) می‌بایست حتما از جامعه‌ی کاراته‌ی کشور بدلیل بی‌نظمی‌های موجود در فدراسیون کاراته پوزش بطلبد و توضیح دهد که به چه دلیل روابط عمومی فدراسیون کاراته، بی اذنِ سرپرست، از فلان شخص به عنوان سرمربی تیم ملی یاد می‌کند!

یادمان باشد که مطابق ساز و کار فعلی فدراسیون کاراته، تنها بالاترین مقام مسئول در فدراسیون است که می‌تواند در خصوص انتصاب و یا عزل مربیان تیمهای ملی تصمیم‌گیری کند و لذا احکام صادرشده در این خصوص از سوی سرپرستِ دبیری فدراسیون و یا مربی تیمهای ملی پایه و یا حتی احکام صادرشده از سوی اصناف و مشاغل مختلف، صنفِ آرایشگران، هنرمندان و بازیگران فیلمهای سینمایی و... به هیچ وجه معتبر نیست. ذکر این نکته به این جهت بود که با شناختی که از خبرنگارِ کم‌تجربه و غیرخلاقِ مذکور داریم، بعید نیست در روزهای آینده، از تمامی فروشندگانِ موادغذایی در اطرافِ فدراسیون کاراته هم مصاحبه‌هایی تهیه و طیِ آن تاکید کند که در حال حاضر، تیم ملی نداریم که سرمربی داشته باشیم! آن هم تنها به این دلیل که فلان سرمربی، این خبرنگار را به رسمیت نمی‌شناسد و حاضر نیست با او مصاحبه کند!

 این هم لطفِ "ستارگان کاراته" به خبرنگارِ کم‌تجربه‌ی مذکور! خبرنگاری که از فقرِ سوژه و عدم خلاقیت رنج می‌بَرَد، به لطفِ "ستارگان کاراته" با سوژه‌ای تازه آشنا شد و آموخت که برای نفی مربیگری افراد در تیمهای ملی، باید به چه شکل عمل کند و کدامین مسیر را بپیماید. به امید آنکه این خبرنگارِ کم‌تجربه و غیرخلاق، قدردانِ مرحمتِ ستارگان کاراته باشد چرا که آن بزرگوار فرمود: من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً