ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
باز هم تبلیغات اغراقآمیز و نامتناسب!
به
گزارش "پایگاه اطلاعرسانی ستارگان کاراته" طی روزها و هفتههای گذشته
حضور تنی چند از ملیپوشان کاراته اکوادور در کشورمان و تمرین چند روزه با
تعدادی از مربیان و کاراتهکاهای ایرانی، بهانهای شد برای طرح تبلیغاتِ
کهکشانی و اغراقآمیز پیرامون توانمندیهای این تیم و نیز فرصتهایی که
بواسطهی عدم تمرین مشترکِ ملیپوشان ایرانی با کاراتهکاهای نه چندان مطرح
اکوادور، از دست رفت!
بواقع کاراتهکاهای نه چندان مطرح تیم اکوادور حتی در خواب هم نمیدیدند
که حضورشان در ایران، تا این حد بازتابِ رسانهای داشته باشد به گونهای که
شاید علاقهی رسانههای ایرانی به انعکاس اخبار مربوط به تمریناتِ تیمِ
کماهمیتِ اکوادور، به مراتب بیش از علاقه و تمایل رسانههای اکوادور بود!
اصلا مشخص نیست به چه دلیل اقدامات کوچک و کماهمیتِ برخی مربیان ایرانی
(همانند برگزاری مسابقاتی با سطح فنی نازل و یا اردوهای تمرینی کماهمیت)،
با بیشترین تبلیغاتِ رسانهای همراه میشود و از سوی دیگر اقداماتِ
ارزشمندِ سایر افراد، در سکوت و بیتوجهی رسانهها رنگ میبازد؟ برای مثال
اگر همین تیمِ اکوادور در مدتِ اقامتش در ایران، با مربی نامآوری همچون
علیرضا سلیمانی تمرین میکرد، آیا حضور و تمریناتِ این تیم تا این حد در
رسانهها انعکاس مییافت؟ به نظر میرسد پاسخ اکثر خوانندگان، منفی باشد.
اما آنچه بیش از همه عجیب مینمود، هیاهوی تبلیغاتیِ صورتگرفته در نکوهشِ
تصمیم فدراسیون کاراته مبنی بر عدم پذیرشِ درخواستِ احمد صافی برای دیدار و
تمرین مشترکِ ملیپوشان ایرانی با کاراتهکاهای نه چندان مطرح اکوادور
بود! در این مدت به کرّات در برخی رسانهها خواندیم که مسئولین فدراسیون
کاراته ایران با امتناع از پذیرش درخواستِ احمد صافی برای دیدار تیمهای
کاراته ایران و اکوادور، در واقع فرصتی مغتنم برای آمادهسازی کاراتهکاهای
ایرانی را از دست دادند و البته این اقدام از سوی همان رسانهها، در ردیفِ
یک فرصتسوزی بزرگ معرفی شد! این در حالیست که کاراته کشورمان چندی پیش،
فرصتِ حضور و تمرین در اردوی مشترک جمهوری آذربایجان را که با استقبال برخی
از تیمهای مطرح کاراتهی جهان همراه بود و هیچ هزینهای را نیز برای
فدراسیون کاراته ایران به همراه نداشت، به سادگی از دست داد و این
فرصتسوزی آنچنان که باید و شاید در رسانهها مورد بحث و بررسی قرار نگرفت!
بسیاری از کارشناسان معتقدند دیدار تدارکاتی با تیمی کماهمیت همچون
اکوادور، هیچ منفعتی برای کاراته ایران در بر نخواهد داشت و قهرمانان
صاحبنام کاراته کشورمان، تنها در تقابل با بازیکنانِ بزرگ و همشأنِ
کاراتهی ایران است که میتوانند توشهی فنی لازم را بدست آورده و از این
تقابل منتفع شوند. ستارگان کاراته اما معتقد است دیدار تدارکاتی با هر
حریفی (در هر سطحی که باشد) به هر حال منافعی را برای هر دو طرف در پی
خواهد داشت با این توضیح که در دیدار تیمهای ضعیف و قوی، منفعت و تجاربِ
بدستآمده برای بازیکنان ضعیفتر، بسیار بسیار بیشتر از منفعت و تجاربِ
بدستآمده برای بازیکنانِ قویتر خواهد بود. برای درک بهتر این موضوع، شاید
یک مثالِ عددی، چارهساز باشد. میتوان اینگونه عنوان کرد که اگر دیدار
تدارکاتی تیمهای ایران و اکوادور، منفعتی معادل عددِ 100 برای کاراتهکاهای اکوادور داشته باشد، این منفعت برای قهرمانان صاحبنام کاراتهی ایران، معادلِ عددِ یک خواهد بود.
گفته میشود کادرفنی تیم ملی بزرگسالان کشورمان برای انجام مبارزهی
تدارکاتی با کاراتهکاهای اکوادور، پیشنهاد داده که مبالغی از سوی تیم
اکوادور به ملیپوشان ایرانی پرداخت شود. این مطالبهای است که معمولا
قهرمانانِ برتر در بسیاری از رشتههای ورزشی برای قبولِ رقابتِ دوستانه و
تدارکاتی با ورزشکاران ضعیفتر، مطرح میکنند. قهرمانان صاحبنام بر این
باورند که اگر ورزشکارانِ ضعیف، خواهانِ تدارک در کنار برترینها و کسب
تجاربِ مفید و سازنده هستند، میبایست هزینهی کسبِ این تجربه را نیز
بپردازند. اما این شرط از سوی کاراتهکاهای ایرانی در ماجرای اخیر، به مذاق
برخی آقایان خوش نیامده چراکه معتقدند قهرمانان صاحبنام کاراته ایران
میبایست تجربیاتِ خود را به رایگان در اختیار کاراتهکاهای اکوادور قرار
میدادند!
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا مربیانِ ایرانی که در زمان اقامتِ تیم
اکوادور در ایران، به تمرین و آموزش بازیکنان این تیم پرداختند، به صورتِ
کاملا رایگان و بدون حصول هیچ منفعتی با این تیم همکاری کردهاند؟ اگر چنین
نیست، پس به چه دلیل انتظار داریم تیم ملی به شکلی کاملا رایگان به همکاری
با تیم اکوادور بپردازد؟!
مربیان ایرانی که طی روزهای گذشته به تمرین و همکاری با تیم اکوادور
پرداخته بودند، از منافعِ این همکاری به شکلهای مختلف بهرهمند شدند که
البته این موضوع کاملا طبیعی است و هیچ اشکالی هم ندارد. برای مثال در
خبرها خواندیم که تیم اکوادور پس از پایان اردوی تمرینی در ایران، از احمد
صافی تقاضا کرده که سالانه 2 بار به این کشور سفر
کند و به تدریس و آموزش هنرجویان کاراته بپردازد. این موضوع اگر صحت داشته
باشد، میتوان از آن به عنوان یک منفعتِ بزرگ برای این مربی یاد کرد چرا که
بسیار بعید به نظر میرسد یک مربی ایرانی سالانه 2
بار، هزاران کیلومتر را طی کند تا بصورتِ کاملا رایگان به آموزش
کاراتهکاهای اکوادور بپردازد! به احتمال قوی در قبال این آموزش، دستمزدِ
متناسبی هم دریافت خواهد شد که البته این موضوع کاملا طبیعی است و هیچ اشکالی هم ندارد.
این منفعتِ بزرگ، پاداشی است که در قبال تمرین و همکاری 10
روزهی صافی با تیم کاراته اکوادور برای این مربی ایرانی بدست آمده است و
البته هیچ اشکالی هم ندارد. اما مشکل آنجاست که ما انتظار داریم سایرین هیچ
منفعتی از این همکاری نبرند! ما میخواهیم بازیکنان تیم ملی گوش به فرمانِ
ما باشند و بدون دریافتِ هیچ حقالزحمهای، به تدارکِ بازیکنانِ نه چندان
مطرحِ اکوادور بپردازند و اگر قرار است منفعتی هم از این رهگذر حاصل شود،
بازیکنان تیم ملی کشورمان نباید هیچ سهمی از این منفعت ببرند! ما انتظار
داریم تیم ملی ایران در قبال منفعتِ بسیار اندک و ناچیزی که در مبارزهی
تدارکاتی با تیم اکوادور بدست میآورد، منفعتی بسیار عظیم را در اختیار
کاراتهی این کشور قرار دهد و این دقیقا بدان معناست که کالای 1000 تومانی را به بهای صدهزار تومان بخریم که البته هیچ فردِ عاقلی مرتکبِ چنین اشتباهِ فاحشی نخواهد شد.
اکنون زمانِ آن فرا رسیده که با ارائهی آمار و اطلاعاتِ دقیق، بررسی کنیم
که تبلیغاتِ صورتگرفته پیرامون کاراتهکاهای اکوادور تا چه حد منطبق بر
واقعیتهاست. باید با روشی مستدل و مبتنی بر منطق، تعیین کنیم که آیا عدم
پذیرش درخواستِ احمد صافی مبنی بر دیدار دوستانهی ملیپوشان ایرانی با
کاراتهکاهای اکوادور، آنگونه که گفته میشود، یک فرصتسوزی بزرگ برای
کاراته ایران به شمار میرود و یا اینکه باز هم درگیر غوغاهای تبلیغاتیِ
ناصحیح شدهایم؟
لاله خالق، همکار افتخاری گروه خبری ستارگان کاراته طی روزهای آینده در
تحلیلی کاملاً مستدل و مبتنی بر آمار و اطلاعاتِ دقیق، پاسخگوی پرسشهای فوق
خواهد بود. او در تحلیلی دقیق و موشکافانه، به بررسی جایگاه و اعتبار
کاراته اکوادور در جهان خواهد پرداخت و به این موضوع اشاره خواهد کرد که
آیا تبلیغاتِ صورتگرفته پیرامون تیم کاراته اکوادور، منطبق بر واقعیتهاست
یا خیر؟ آیا عدم پذیرش درخواستِ احمد صافی مبنی بر دیدار تدارکاتی تیمهای
کاراته ایران و اکوادور، یک فرصتسوزی بزرگ برای کاراته ایران به شمار
میرود و یا اینکه باز هم درگیر غوغاهای رسانهای شدهایم؟