خبرنگار به آلمان اعزام نشد، ستارگان کاراته مقصر شناخته شد!


 داستان خبرنگاری که از سفر به آلمان بازماند؛

خبرنگار به آلمان اعزام نشد، ستارگان کاراته مقصر شناخته شد!


در واپسین روزهای باقی‌مانده تا آغاز رقابتهای جهانی آلمان، خبرنگاری بود که به شوقِ اعزام به این رقابتها، سرسختانه و به شکلی اغراق‌آمیز از فدراسیون کاراته حمایت می‌کرد در حالی که چشمانِ خود را بر تمامی ضعف‌ها و کمبودها بسته بود.


 


دستِ بر قضا و از بدِ حادثه، فدراسیون پیش از رقابتهای جهانی آلمان با مشکلاتی مواجه شد که حتی نتوانست از عهده‌ی اعزام تمامی ملی‌پوشان به این رقابتها برآید و بدین‌ترتیب بخشی از بازیکنان و همچنین خبرنگارِ مذکور از اعزام به پیکارهای جهانی آلمان بازماندند. از اینجا به بعد، داستان کاملا تغییر کرد و دفاعهای کورکورانه‌ی دیروز، جای خود را به انتقادهای مغرضانه‌ی امروز سپرد و خبرنگاری که همواره و در همه حال، به شوق سفر به آلمان، نقاط ضعفِ فدراسیون را نقطه‌ی قوت معرفی میکرد، اکنون به شکلی معکوس، حتی نقاطِ قوت را هم نقطه‌ی ضعف می‌دانست و از هر فرصتی برای گرفتنِ انتقام از فدراسیون و مسئولینش (به خاطر عدم اعزام به آلمان) استفاده می‌کرد!

با این توضیح به این نتیجه می‌رسیم که نام شریف و ارزشمندِ خبرنگار، هرگز برازنده‌ی این فرد نیست و همان بهتر که او را قلم‌فروش خطاب کنیم و نه یک خبرنگار! چرا که نام شریفِ خبرنگار به فردی اطلاق می‌شود که به انعکاس واقعیت‌ها بپردازد و نه فردی که واقعیت‌ها را براساس منافعِ شخصی خود، وارونه جلوه دهد.

اما نکته‌ی جالب اینکه این قلم‌فروش پس از مدتی و به اشتباه، علتِ عدم توفیقِ خود را در اعزام به رقابتهای جهانی آلمان، فعالیتهای گروه خبری ستارگان کاراته تشخیص داد و از اینرو به دشمنی با این گروه خبری پرداخت! رفته‌رفته دامنه‌ی اختلافاتِ او با ستارگان کاراته بدلیل ذهنیت‌های منفی‌أش بالا گرفت و پس از مدتی، کار به جایی رسید که برای این گروه خبری پیغام فرستاد که یا باید رسماً از او عذرخواهی کند و یا اینکه منتظر عواقب عدم عذرخواهیِ خود باشد! وی در این پیام، تهدید کرد که اگر ستارگان کاراته رسماً (بابتِ آنچه که نمی‌دانیم چیست!) از این قلم‌فروش عذرخواهی نکند، او نیز با استفاده از رسانه‌ی تحتِ اختیارش، بی‌محابا بر این پایگاه خبری و فلان فرد که منتسب به این پایگاه می‌داند، خواهد تاخت و این دو را آماج حملاتِ رسانه‌ایِ خود قرار خواهد داد! این قلم‌فروش البته در روزهای گذشته و با استفاده از برخی عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی که بلاهت و حماقتشان زبانزد خاص و عام است، تقریبا به آنچه وعده داده بود، عمل کرد.


اما پاسخ ستارگان کاراته به پیام این قلم‌فروش؛

تو و امثالِ تو، بسیار حقیرتر و ناچیزتر از آن هستید که چنین پیامی آنهم برای ستارگان کاراته بفرستید. گروهی که بینیِ تو و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی‌ات را به خاک مالیده، هرگز و تحتِ هیچ شرایطی، در برابر فشارهای رسانه‌ای تسلیم نخواهد شد. البته تو بسیار حقیرتر و عاجزتر از آنی که در فضای کاراته کشور، تأثیرگذار باشی و در تأیید این مطلب، همین بس که علیرغم رسانه‌ی بسیار بزرگی که در اختیار داری، اندکی تأثیرگذار نیستی!

در بیان میزانِ ناتوانی و عدم خلاقیتِ تو، همین بس که برای وارد ساختنِ اتهام به گروه خبری ستارگان کاراته، از چهره‌‌ای بهره می‌جویی و او را به طرح اتهام علیه این گروه خبری تشویق می‌کنی که از کوچکترین اعتباری در بین اهالی کاراته برخوردار نیست و همگان او را به سفاهت و بلاهت می‌شناسند! چهره‌ی ورشکسته‌ای که عمقِ حماقت و نادانی‌أش بر هیچیک از اهالی کاراته پوشیده نیست و همگان بر حماقتش می‌خندند و تو مرتباً و پی‌درپی، جملاتی طنزگونه به نقل از او و علیهِ این گروهِ خبری در رسانه‌ات منتشر کرده و خودت را مضحکه‌ی خاص و عام می‌کنی.

عروسکِ خیمه‌شب‌بازیِ تو، فردِ حقیری است که فعلاً تبدیل به مهره‌ای برای اربابِ ورشکسته و از همه جا رانده‌ی خود شده است و به دستور اربابش، حتی بر استادش می‌تازد! فردی که همین چهار واژه را هم از لابه‌لای مطالبِ همین پایگاه خبری آموخته و مرتباً در گفتار خود به کار می‌گیرد و البته هرگز بابت آموخته‌هایش از این پایگاه خبری سپاسگزاری نکرده است! فردی که حضورش در جامعه‌ی کاراته بیش‌تر به سرگرمی می‌مانَد تا واقعیت! فردی که همین عباراتِ امروزِ ستارگان کاراته را طی روزهای آینده، به شکلی طوطی‌وار تکرار خواهد کرد و...

ستارگان کاراته اگر قرار بود در برابر حقیری همچون تو و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی‌ات، سر تسلیم فرود آوَرَد، امروز اینچنین ذهنِ پلیدِ تو و نیز ورشکسته‌های کاراته را به خود مشغول نمی‌ساخت به گونه‌ای که تو بزرگترین رسانه را علیهِ ستارگان کاراته به کار گیری و آن ورشکسته‌های کاراته نیز، هر روز و هر روز علیهِ این گروه خبری، مذبوحانه سخن بگویند. اوج ذلت، حقارت و درماندگی تو و آن ورشکسته‌های کاراته، از نوعِ رفتار و گفتارتان کاملاً مشهود است و این یعنی ستارگان کاراته مسیر را بدرستی پیموده و در آینده نیز پرقدرت‌تر از قبل خواهد پیمود انشاالله‌تعالی...

اینکه برخی ورشکسته‌های کاراته، کار و زندگی خود را رها کرده و از سپیده‌دمِ صبح تا شامگاه و از شامگاه تا سپیده‌دمِ صبح، یکسره در پیِ جوسازی علیهِ این گروه خبری هستند، مؤید این حقیقت است که "ستارگان کاراته" مسیر را درست پیموده و خواب را بر چشمانِ دغل‌کاران حرام کرده است و برای این گروه خبری، چه عزتی بالاتر از اینکه چهره‌ی پلیدِ ریاکاران را برای جامعه‌ی کاراته کشور هویدا و خواب را بر آنان حرام کرده است؟

و اما نکته‌ی آخر اینکه؛ سعی کن به حرمتِ نامِ خبرنگار که البته هرگز برازنده‌ی تو نیست، از این پس وقتی به دیدار مسئولین فدراسیون می‌روی، از ضبطِ مخفیانه‌ی مکالماتِ دوستانه‌ی آنها با سایرین، بپرهیزی که این عملی بسیار ناشایست و مغایر با اصولِ حرفه‌ایِ خبرنگاری است...