آقای آرینخو شما دلسوز کاراته هستید پس دلسوزی کنید!
وحدت، نسخهای که برای کاراته پیچیده شد
نقل از روزنامه ورزشی نود:
روزنامه
ورزشی 90: این روزها حال و روز فدراسیون کاراته به قول برخی از دوستان کم
کم به سمت بهتر شدن می رود. همه جناحها و گروه ها حالا با نحوه چیدمان
کادر فنی تیمهای ملی تقریبا به رضایت نسبی از مسئولین فدراسیون و سیاست
گذاریهای آنها رسیدهاند و این موضوع نوید روزهای خوبی را برای کاراته
میدهد.
حضور هروی، فریدخمامی و البته دباغیان در راس کادر فنی تیم های ملی پسران و
البته بهرامی و بداغی در بخش دختران هر چند جای برخی انتقادات دارد اما با
این وجود وحدت خوبی در میان خانواده بزرگ کاراته ایجاد کرده است. همان
وحدتی که وجود نداشت و نتیجه آن شد که تیم قهرمان جهان شد و در بازی های
آسیایی به مدال های خوبی دست یافت اما با این حال حواشی این رشته نه تنها
کم نشد بلکه بیشتر هم شد! حالا همه گروه ها به نوعی گوشه ای از کار را
گرفتند و شاید این امر تنها نسخهای بود که میتوان برای حال آشفته کاراته
پیچید. گرچه هنوز عدهای هستند که به حمایت از مدیر مظلوم مستعفیشان از
تیمهای ملی دست از مخالفت با اوضاع فعلی برنمیدارند و از قرار معلوم حالا
حالاها هم از این کار دست نخواهند کشید!
از همان ابتدا که محمد آرینخو اعلام کرد برای قبول مدیریت تیمهای ملی
کاراته شروطی دارد تقریبا مطمئن بودیم که این انتخاب سرانجامی نخواهد داشت و
تنها به خاطر منافع کاراته سکوت کردیم. واقعیت این است که از ابتدا
آرینخو شرایطی را برای سمندر گذاشت که میدانست چه عواقبی به دنبال خواهد
داشت. خط زدن آشوری و شاه محمدی با این همه سابقه و تجربه چگونه میتوانست
به کاراته ایران کمک کند که استاد بزرگ کاراته این حکم را کرد؟! به هیچ وجه
قصد توهین به آرینخو و دیگر اساتید این رشته کهن و البته با پتانسیل را
نداریم اما با این همه تنها دلیلی که در مورد این شروط به عقل میرسد نوعی
تسویه حساب است. متاسفانه کاراته با توجه به قدمتش پر از رابطههای پیچ در
پیچی است که در برحههای مختلف زمانی تاثیرات منفیای بر روی این رشته
گذاشته و همین رابطهها و گروهها بلاهایی به سر این رشته آورده اند که
سالها زمان لازم است تا آنها را ترمیم کنند. در دهه اخیر چند رئیس
فدراسیون در این رشته تغییر کرده ولی متاسفانه با آمدن هر کدام بابی تازه
برای ایجاد اختلافات فراهم شده است؟! در این میان واقعا جز کاراته کدام یک
از این گروهها به این اندازه ضرر و زیان داشتند؟
آقای آرینخو شما دلسوز کاراته هستید پس دلسوزی کنید؛ آقای استاد شما
استادی پس استادی کن؟! اگر سمندر بد بود و از ابتدا اعتقاد داشتی که او
نمیتواند شروط شما را عملی کند پس چرا قبول کردید که مدیریت تیم های ملی
را بر عهده بگیرید؟ به جز علیرضا سلیمانی نحوه چیدمان سرمربیهای شما هم
رنگ و بوی متفاوتی با گذشته تیمهای ملی نداشت پس چرا آنقدر بر طبل عدالت
محوری میزنید؟ عدالت محوری یعنی اینکه تا پیش از استعفایتان با رسانه ها
هیچ گفتوگویی نداشته باشید و بعد از کنارهگیری زبان به انتقاد بچرخانید؟!
استاد بزرگ کاراته ایران مسئولیت پذیری و عدالت این است که تا هفتهای که
مدیر تیمهای ملی بودید پای مبارکتان به سالن برگزاری باز نشود؟ یعنی اینکه
رئیس فدراسیون با پیک و نماینده شما هماهنگی کند؟ قطعا نقاط ضعفی در سیاست
های مسئولین فعلی هم وجود دارد اما سکوت و فریاد شما در زمانی دیده می شود
که بیش از اینکه به سود کاراته باشد به سود خودتان است.
بارها
به احمد صافی در گفتوگوهای دوستانه گفتیم که با توجه به شرایط، فضا برای
فعالیت شما در تیمهای ملی فراهم نیست اما دلایل احساسی این مربی زحمت کش
باعث شد قبول کند که در ردههای سنی فعالیت داشته باشد اما این فعالیت زیاد
به طول نکشید و همین موضوع باعث دلخوریهایی شد که امروز شاهد آن هستیم.
هر فرد دیگری هم به جای صافی بود عصبانی میشد زیرا اعتبارش برای گروهی
هزینه شد که اگر قرار بود از وی استفاده کنند روزی سراغش میرفتند که قدرت
داشتند نه اینکه از سر ناچاری دست به این کار بزنند. مربی عزیزمان که سال
ها است انصافا در ورزش دانشگاه آزاد به توفیقات خوبی رسیده برای همه ما
قابل احترام است اما بهتر است به جای دفاع از مواضع برخی اساتید به فکر
اعتبار خود و کاراته و آیندهای باشد که دست نخورده برای تک تک اعضای این
رشته باقی است. زمان خیلی مسائل را روشن میکند پس بهتر است بنشینیم و
منتظر اتفاقات آینده باشیم. البته به حکم دین و احکام و البته عدالت و
مردانگی بهتر است فال نیک بزنیم به جای اینکه منتظر شکست افراد و مجموعه
باشیم منافع ملی را مدنظر قرار دهیم و از خداوند پیروزی را برای تک تک
ملیپوشان بخواهیم.