تاسف و حسرت به خاطر اشتباهات پیدرپی؛
از دست دادن اردویی که هم پربار بود و هم بدون هزینه!
تصمیم
اشتباه محمد آرینخو، مدیرفنی تیمهای ملی کاراته مبنی بر لغو اعزام
ملیپوشان به اردوی مشترک جمهوری آذربایجان، از مهمترین و چالشبرانگیزترین
خبرهایی بود که طی هفتههای گذشته پیرامون تیمهای ملی کاراته منتشر شد.
به گزارش "پایگاه اطلاعرسانی ستارگان کاراته" مدیرفنی تیمهای ملی در حالی
با اتخاذ این تصمیم غیرفنی، ملیپوشان کاراته کشورمان را از مزایای حضور
در اردوی مشترک جمهوری آذربایجان محروم ساخت که علیرضا سلیمانی، سرمربی تیم
ملی بزرگسالان، این تصمیم آرینخو را اقدامی فداکارانه توصیف کرد و
بواسطهی آن، آرینخو را تختی کاراته ایران خواند! اینکه به چه دلیل تصمیم
اشتباه آرینخو را باید اقدامی فداکارانه توصیف کرد، پرسشی است که صرفاً
علیرضا سلیمانی میبایست پاسخگوی آن باشد اما آنچه مسلم است اینکه
ملیپوشان کاراته کشورمان بواسطهی این تصمیم غیرفنی که از سوی مدیرفنی
تیمهای ملی اتخاذ شد، فرصتی طلایی را برای حضور در یک اردوی مفید و پرثمر
از دست دادند. فرصتی استثنایی که احتمالا تا پایان رقابتهای آسیایی ژاپن
برای کاراته کشورمان تکرار نخواهد شد.
فراموش نکنیم که جمهوری آذربایجان یکی از کشورهای مطرح و صاحبنام کاراته
جهان است و ملیپوشان این کشور از هر نظر، از صلاحیت و شایستگی لازم جهتِ
تمرین مشترک با تیمی که عنوان قهرمانی جهان را یدک میکشد، برخوردار بودند.
مضاف بر اینکه شنیدهها حاکی از آن است که تیمهای پرقدرتی همچون مصر و
ترکیه نیز در این اردوی مشترک حضور خواهند یافت که این مطلب بر تاسف و
حسرتِ اهالی کاراته کشورمان به خاطر از دست دادنِ این فرصتِ طلایی،
میافزاید.
اما آنچه بیش از همه موجب شگفتی جامعهی کاراته کشور شد و علاقمندان به
این هنر رزمی را در سراسر ایران اسلامی بهتزده کرد، شنیدنِ این خبر از
زبان محسن آشوری، دبیر فدراسیون کاراته بود که حضور در اردوی مشترک جمهوری
آذربایجان با تمام مزایایی که میتوانست برای تیم ملی کاراته کشورمان به
همراه داشته باشد، هیچ هزینهای برای فدراسیون کاراته ایران در بر نداشت!
در واقع مطابق آنچه محسن آشوری هفتهی گذشته در گفتگو با رسانههای خبری
اعلام کرد، جمهوری آذربایجان تمامی هزینههای مربوط به ملیپوشان ایرانی
(بازیکنان اعزامی به رقابتهای جهانی آلمان) را تقبل کرده بود و کاروان
اعزامی کشورمان حتی ریالی بابت سفر به آذربایجان، اقامت در این کشور و
بازگشت به ایران پرداخت نمیکرد!
اکنون با توجه به اظهارات دبیر فدراسیون کاراته مبنی بر اینکه جهموری
آذربایجان، تامین تمامی هزینههای تیم ایرانی را بر عهده گرفته بود، به نظر
میرسد تصمیم آرینخو نه تنها از نظر فنی کاملا اشتباه بوده که حتی از نظر
اقتصادی نیز صد در صد به ضرر فدراسیون کاراته کشورمان تمام شده است. چرا که
حتی اگر فدراسیون موفق شود اردوی مشترک دیگری را (با کیفیت اردوی
آذربایجان) برای ملیپوشان تدارک ببیند، بسیار بعید به نظر میرسد که این
اردوی جایگزین، هیچ هزینهای را برای فدراسیون کاراته به همراه نداشته باشد
(البته به شرطی که اردوی جایگزین، همان کیفیت اردوی آذربایجان را داشته
باشد!) آیا در چنین شرایطی که مسئولین فدراسیون مرتباً از کمبود بودجه
گلایه میکنند، از دست دادنِ این فرصت طلایی (اردوی رایگان و پربار
آذربایجان) و سپس تحمیل هزینههای گزاف به فدراسیون کاراته برای جایگزینی
اردویی دیگر، اقدامی حکیمانه و منطقی است؟!
در شرایطی که جمهوری آذربایجان هزینههای بازیکنان ایرانی حاضر در
رقابتهای جهانی آلمان را برای حضور در اردوی مشترک آذربایجان تقبل کرده
بود، اگر ستارگان کاراته مدیر تیمهای ملی بود و میخواست تصمیمی تختیوار
بگیرد، به جای اینکه اصل اعزام را لغو کند، آنچه را که به عنوان حقوق از
فدراسیون کاراته دریافت میکرد، صرف اعزام سایر بازیکنان به اردوی مشترک
آذربایجان مینمود. به نظر میرسد اگر مسئولین تیم ملی، روش پیشنهادی
ستارگان کاراته را جایگزین تصمیم تختیگونهی خود میساختند، روح مرحوم
تختی هم شادتر میشد!
اما دلایل ارائهشده از سوی سرمربی و مدیرفنی تیمهای ملی برای لغو این
اعزام نیز به نوبهی خود جالب و البته منحصر به فرد است! سرمربی و مدیرفنی
تیمهای ملی معتقدند چون هنوز نفرات اصلی تیم ملی مشخص نشدهاند، اعزام بخشی
از بازیکنان به اردوی آذربایجان و عدم اعزام سایرین، به نوعی اجحاف در حق
بازیکنانی است که به این اردو اعزام نمیشوند. مدیرفنی و سرمربی تیم ملی بر
این باورند که چون نمیتوان تمامی بازیکنانِ حاضر در اردوی تیم ملی را به
آذربایجان اعزام کرد و از طرفی هنوز بازیکنان برتر هر وزن تعیین نشدهاند،
پس بهتر است که اصل اعزام را لغو کنیم تا عدالت رعایت شود و حقی از کسی
ضایع نشود! استدلال فوق به دو دلیل، بسیار سادهاندیشانه و البته مردود
است.
چون بخشی از فرصتها را از ما سلب کردند، سایر فرصتها را خودمان به آتش میکشیم!
برای اعزام ملیپوشان به اردوی آذربایجان، برخی محدودیتها وجود داشت که
باعث میشد تنها تعدادی از بازیکنان، شانس اعزام به این اردو را داشته باشند
و این در حالی بود که سایرین، از چنین شانسی برخوردار نبودند. در چنین
شرایطی، آیا محروم ساختنِ تعدادی از بازیکنان که میتوانستند به این اردو
اعزام شوند، با این توجیه که میخواهیم عدالت را برقرار سازیم، منطقی است؟
این در واقع به معنای اجحاف در حق بازیکنانی است که با تصمیم اشتباهِ ما،
از حق حضور در اردوی مشترک آذربایجان و استفاده از مزایای استثناییِ آن،
محروم شدند. مدیریت صحیح و اصولی یعنی اینکه در چنین شرایطی تلاش کنیم تا
تمامی بازیکنان، امکان و شانس اعزام به چنین اردوی پرباری را داشته باشند و
اگر هم موفق به این امر نشدیم، لااقل سایرین را از این فرصتِ طلایی محروم
نسازیم که در غیر اینصورت، باید اعتراف کنیم واژهی "فرصتسوزی" را در
پررنگترین شکل ممکن در تیمهای ملی به نمایش گذاشتهایم. اصولا چه معنا
دارد که وقتی با تصمیم کشور میزبان، برخی فرصتها از ما سلب میشود، سایر
فرصتها را نیز خودمان به آتش بکشیم؟!
اگر قرار باشد با استدلال فوق (عدم اعزام بازیکنان به خاطر رعایت عدالت)
اردوی آذربایجان را از دست بدهیم، آنگاه باید اعزام برخی ملیپوشان به
بازیهای آسیایی اینچئون و عدم اعزام سایرین را نیز عملی ظالمانه توصیف
کنیم! زیرا همانطور که میدانیم، در بازیهای آسیایی اینچئون، از 6 وزنِ آقایان، تنها 4
وزن میتوانستند در این رقابتها حضور یابند و این محدودیت باعث شد که
بازیکنی همچون "علی فداکار" که اتفاقا در پیکارهای انتخابی تیم ملی نیز
عنوان نخست را بدست آورده بود، از اعزام به اینچئون محروم شود و یا بازیکنی
همچون مجید حسننیا که سال قبل در رقابتهای آسیایی امارات موفق به کسب
مدال طلا در وزن منهای 55 کیلوگرم شده بود، از همان
ابتدای کار کنار گذاشته شود. حال اگر قرار بود مدیر سابق تیمهای ملی (محسن
آشوری) مطابق استدلال مدیر کنونی تیمهای ملی (محمد آرینخو) عمل کند،
میبایست به جهتِ رعایتِ عدالت و با این توجیه که نمیخواهد در حق علی
فداکار اجحاف شود، سایر بازیکنان را نیز از اعزام به اینچئون محروم میکرد!
او (آشوری) میبایست به این دلیل که نمیتواند بازیکنانِ برترِ هر 6 وزن را با خود به اینچئون ببرد، از اعزام همان 4
وزن هم خودداری میکرد تا سایرین رنجیدهخاطر نشوند! به نظر شما این توجیه
تا چه حد میتواند منطقی و حکیمانه باشد؟! چون بخشی از فرصتها را از ما
سلب کردند، سایر فرصتها را خودمان به آتش میکشیم!
مدیر توانمند، کسی است که هم عدالت را رعایت کند و هم از پیشبینی خردمندانهی آینده، غافل نباشد
اگر چه هنوز انتخابی نهایی تیمهای ملی بزرگسالان در دو بخش آقایان و
بانوان برگزار نشده و لذا تکلیف هیچیک از اوزان مشخص نیست لکن کدام کارشناس
را میتوان نام برد که از هماکنون و با بررسی وضعیتِ فنی بازیکنان،
نتواند نفراتِ فیکس هر وزن را حدس بزند؟ به هر حال از هماکنون هم میتوان
بازیکنِ برتر هر وزن را با تقریبی بسیار نزدیک به یقین حدس زد و بر اساس
آن، برنامهریزی کرد. لذا در چنین شرایطی، دست روی دست گذاشتن و عدم
برنامهریزی برای تیمهای ملی بر اساس پیشبینیهای کارشناسانه، با این
توجیه که هنوز نفراتِ منتخب مشخص نشدهاند، اقدامی کاملاً سادهاندیشانه و
به دور از خردورزی است. محروم ساختن تعدادی از بازیکنان از اردوی پربار،
ثمربخش و رایگانِ جمهوری آذربایجان آنهم در شرایطی که میدانیم بخش عظیمی
از بازیکنان تیم اعزامی به ژاپن، یقیناً از بین همان نفراتی انتخاب خواهند
شد که قرار بود به اردوی مشترک آذربایجان اعزام شوند، با هیچ منطق مدیریتیِ
همخوانی ندارد! این اقدام را تنها میتوان با این واژه توصیف کرد.
فرصتسوزی!
پرواضح است که فرصتسوزی، هرگز به معنای رعایتِ عدالت نیست! عدالت را باید
در نحوهی گزینش ملیپوشان و نیز تاتامیهای پهنشده در روزهای انتخابی
جستجو کرد. عدالت یعنی شرایطی را فراهم آوریم که در نهایت، بهترینها جهتِ
اعزام به پیکارهای آسیایی ژاپن گزینش شوند. عدالت یعنی اینکه بر روی
تاتامیهای انتخابی، همه از شرایط یکسان برخوردار باشند.